Web Analytics Made Easy - Statcounter

«زبان فارسی را چگونه باید آموخت؟» نوشته محمدجعفر محجوب و چاپ جدید «از شهر خدا تا شهر انسان؛ در نقد و بررسی ادبیات کلاسیک و معاصر» نوشته محمد دهقانی منتشر شد.

به گزارش ایران اکونومیست، «زبان فارسی را چگونه باید آموخت؟» نوشته محمدجعفر محجوب در ۲۷۸ صفحه با شمارگان ۳۳۰ نسخه و قیمت ۲۲۰ هزار تومان در انتشارات مروارید راهی بازار کتاب شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 در نوشته پشت جلد کتاب می‌خوانیم: دکتر محمدجعفر محجوب (۱۳۰۳-۱۳۷۴) استاد توانای ادبیات فارسی، در شماری از سلسله مقاله‌های خود به مثلث پراهمیت خط، زبان و ادبیات، و نحوه آموزش آن‌ها در قلمرو ایران و فرهنگ ایرانی پرداخته است. در این نوشته‌ها او با نثری روان و بیانی رسا علاوه بر ابعاد وسیع این سه مقوله، نحوه برخورد با تعلیم آن‌ها را مرور می‌کند و پیشنهادهای کاربردی بسیار سودمندی را فراپیش علاقه‌مندان ادبی و نهادهای فرهنگی قرار می‌دهد.

 «زبان فارسی را چگونه باید آموخت؟»، «ادب و ارزیابی تأثیر و دخالت آن در انتقال میراث‌های فرهنگی» و «زبان و ادب فارسی و میزان و معیار آموزشِ» آن از عمده‌ترین مقوله‌هایی است که این استاد فقید در نوشته‌های حاضر طرح کرده و به آن‌ها پاسخ‌های دقیق داده است.

همچنین در توضیحات ناشر آمده است: کتاب حاضر مجموعه‌ای است از مقاله‌ها و نوشته‌های استاد توانای زبان و ادب فارسی، دکتر محمدجعفر محجوب، در زمینه‌های خط، زبان و ادب فارسی، و نحوه صحیح آموزش آن‌ها. در آغاز کتاب، دو گفت‌وگو با این استاد فقید، و نیز دو متن رثایی- تحلیلی درباره او به قلم دو تن از دوستانش درج شده است که به شناخت ما از نویسنده و موضوع‌های مطرح‌شده در این کتاب یاری می‌رساند. ناشر به ویژه از لطف سرکار خانم شهرزاد محجوب، فرزند استاد محجوب، که مطالب این کتاب را در اختیارش قرار داد، صمیمانه سپاسگزار است.

همچنین چاپ چهارم کتاب «از شهر خدا تا شهر انسان؛ در نقد و بررسی ادبیات کلاسیک و معاصر» نوشته محمد دهقانی در ۲۸۹ صفحه و با قیمت ۲۲۰ هزار تومان در نشر یادشده عرضه شده است.

در پشت جلد کتاب نوشته شده است: محمد دهقانی، پژوهشگر خبره ادبیات فارسی، در مجموعه حاضر به تحلیل بخشی از آثار ادبی کهن‌ زبان فارسی مانند شاهنامه، تاریخ بیهقی، گلستان و تحلیل شماری از آثار ادبی معاصر، اعم از شعر و داستان و نثر غیرداستانی می‌پردازد. او در نوشته‌های خواندنی خود کوشیده است چشم‌اندازی امروزین از ادبیات کهن، و تحلیل‌هایی فرهنگی و اجتماعی و روان‌شناختی از آثار معاصر به دست دهد. دهقانی از جمله به پرسش‌هایی از این دست پاسخ می‌دهد که چرا ادبیات معاصر ما جهانی نمی‌شود؟ بینش سیاسی در نقد ادبی ایران چه تأثیرهایی بر جای گذاشته است، و نگرش الهی شاعران و نویسندگان کهن چگونه به جهان‌بینی انسانیِ شاعران و نویسندگان عصر ما تبدیل شده‌ است.

محمد دهقانی در پیشگفتار، درباره انتخاب عنوان کتاب گفته است: نام کتاب گویای فاصله‌ای است که ادبیات کلاسیک فارسی را از ادبیات مدرن یا به اصطلاح معاصر جدا کرده است. نگرش شاعران و نویسندگان کهن ما به انسان و جهان عمدتا نگرشی الاهی بوده است؛ از نگاه آن‌ها تنها در سایه خداست که انسان پدیدار می‌شود و معنا می‌یابد. اما مرکز ثقل ادبیات معاصر خودِ انسان و مسائل آنی و عینیِ اوست. «شهر خدا» به جهان آسمانی یا آرمانی ادبیات کهن و «شهر انسان» به دنیای ادبیات معاصر اشاره دارد. این را هم گفته باشم که ادبیات در نهایت آرمان‌شهری دوردست است که هیچ‌کس ساکن آن نخواهد شد. اما آروزی رسیدن به این آرمان‌شهر می‌تواند به زندگی ما معنا و سامان دهد و تلخی‌های آن را اگر از میان نمی‌برد دست‌کم تحمل‌پذیر است.

  

منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: زبان فارسی را چگونه باید آموخت؟ ، از شهر خدا تا شهر انسان؛ در نقد و بررسی ادبیات کلاسیک و معاصر ، محمد دهقانی ، محمد جعفر محجوب

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: محمد دهقانی شهر خدا تا شهر انسان ادبیات کلاسیک محمد دهقانی نوشته محمد زبان و ادب نوشته ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۷۱۱۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بحران ادبیات داریم

مریم حسینیان با تأکید بر این‌که بحران ادبیات داریم، می‌گوید: مسئله نقد ادبی، کارگاه‌های ادبی و خاموش‌شدن چراغ جایزه‌های معتبر را از دلایلی می‌دانم که در فضای ادبی ما بحران، ایجاد کرده و این تقصیر مخاطب نیست.

این نویسنده در گفت‌وگو با ایسنا درباره مسئله مخاطب اظهار کرد: در واقع بحران ادبی است که سبب ریزش مخاطب می‌شود یا باعث می‌شود مخاطب سخت سراغ خواندن کارهای جدید برود؛ نباید همیشه توپ را در زمین مخاطب بیندازیم. به نظرم مخاطب خیلی باهوش است.

او با اشاره به تغییرات سیستم اطلاع‌رسانی و معرفی کتاب، گفت: زمانی رسانه‌های معتبری چون مجلات ادبی و مطبوعات و خبرگزاری‌ها که منابع محدود و مشخصی بودند به مخاطب برای انتخاب کتاب کمک می‌کردند و تکلیف مخاطب روشن بود؛ اما حالا هر کسی می‌تواند یک رسانه برای پیشنهاد کتاب باشد که این موضوع به سردرگمی مخاطب منجر می‌شود. همچنین با رشد ناشران خصوصی تعداد عنوان‌های کتاب افزایش پیدا کرده است و ما با دریایی از انواع کتاب‌ها با ژانرهای مختلف مواجه هستیم و نمی‌دانیم کدام را انتخاب کنیم.

حسینیان خاطرنشان کرد: در یک دهه گذشته کثرت کارگاه‌های آموزشی به ادبیات آسیب‌زده است؛ در واقع این موضوع باعث شده نویسندگان جدید با رزومه پروپیمان نداشته باشیم. از هر کارگاهی که در تهران یا شهرستان برگزار می‌شود، دو یا سه نفر کتاب منتشر می‌کنند، در واقع بحران ادبی دقیقاً اینجاست.

او ادامه داد: زمانی که برای انتشار کتاب سخت‌گیری خاصی وجود نداشته باشد و فردی که دوسه سال است شروع به نوشتن کرده با فیلتر کارگاهی که از آن بیرون‌آمده رمان یا مجموعه داستانی می‌نویسد و ناشران نیز کارشناسی سخت‌گیرانه‌ای در ادبیات داستانی نداشته باشند، این موضوع‌ها باعث می‌شود کتاب درجه یک مخصوصاً در ادبیات داستانی نداشته باشیم. در این سال‌ها عنوان‌های گردن‌کلفت نداشتیم.

این داستان‌نویس یادآور شد: در این سال‌ها بحث معرفی کتاب پررنگ بوده؛ اما بحث نقد ادبی کم‌رنگ شده است. مخصوصاً بعد از دوره کرونا و رشد فضای مجازی، هر کسی در صفحه خود کتابی را مطابق سلیقه شخصی‌اش معرفی می‌کند و معیارهایی که قبلاً برای معرفی کتاب وجود داشت، دیگر وجود ندارد. همچنین خاموش‌شدن چراغ جایزه‌های ادبی معتبر نیز در بحران ادبیات مؤثر بوده است؛ به‌هرحال کتاب‌ها از چند مسیر داوری عبور می‌کردند که همه این‌ها فروکش کرده است.

او با بیان اینکه باتوجه‌به قیمت بالا کتاب، کتاب کالای تجملی محسوب می‌شود، گفت: قبلاً مخاطب سه عنوان کتاب که اسمش را شنیده بود می‌خرید و شاید از دوتایش خوشش می‌آمد؛ اما حالا فیلتر مخاطب باتوجه‌به قیمت بالای کتاب، مقداری دقیق‌تر شده و می‌خواهد کتابی را بخرد که مطمئن باشد کتاب خوبی است. در سال‌های اخیر منابع کمک به مخاطب برای انتخاب کتاب، کمتر شده است و به همین دلیل ریزش مخاطب را داشتیم.

حسینیان خاطرنشان کرد: در طول چند سال گذشته عنوان‌های متعدد در ادبیات داستانی دارد منتشر می‌شود اما کتاب‌ها کم‌فروغ هستند. البته این موضوع به نسل‌های مختلف داستان‌نویسی نیز بر می‌گردد و قرار نیست یک جمعیت چند هزارنفره همه نویسنده باشند، از میان آن‌ها شاید ۱۰ نویسنده ماندگار باقی بماند. الان ما با این مسئله مواجه هستیم که به نظرم بحران قابل تأملی است و نامش را بحران ادبیات می‌گذارم و همین باعث می‌شود احساس کنیم بحران مخاطب داریم.

او درباره اینکه گاه این‌طور برداشت می‌شود که نویسنده برای مخاطبان خاصی می‌نویسد و به مخاطب وسیع فکر نمی‌کند، جایگاه مخاطب نیز اظهار کرد: همان‌طور که ادبیات سطح‌بندی شده است، مخاطب نیز سطح‌بندی می‌شود. هر کتابی برای هر مخاطبی نوشته نمی‌شود. ما سبک‌های مختلف نوشتن داریم؛ مخاطبی که کتاب رئالیستی دوست دارد، کتاب رئالیسم جادویی و فانتزی دوست ندارد؛ زیرا مخاطب این اثر نیست. این موضوع نه به معنای پایین‌بودن سطح مخاطب است نه ضعیف‌بودن اثر.

نویسنده «بهار برایم کاموا بیاور» و «ما اینجا داریم می‌میریم» ادامه داد: گاه منِ مخاطب از ناداستان اطلاعی ندارم و زمانی که یک ناداستان می‌خوانم شاید درک درستی از آن نداشته باشم و بگویم کتاب بدی بود. یا ممکن است مخاطبِ ادبیات عامه‌پسند بودم و بعد کتابی از یک نویسنده صاحب‌نام بخوانم و ناگهان با جهانی مواجه شوم که تابه‌حال با آن مواجه نبودم. برخی از نویسنده‌ها سبک خاصی دارند و نمی‌شود گفت نویسنده به مخاطب توجه ندارد. شخصاً این را قبول ندارم و به نظرم در هر ژانر از نویسنده اثر قابل تأملی خلق کند، اثر حتماً خوانده می‌شود.

این داستان‌نویس خاطرنشان کرد: به‌شدت معتقدم اثر خوب هنوز هم سینه‌به‌سینه و از طریق خود مخاطب کشف می‌شود. اگر کار قابل‌تأمل باشد، فرق نمی‌کند از یک کارگاه ادبی بیرون بیاید یا اتاق شخصی یک نویسنده حرفه‌ای، خوانده می‌شود. گاه در کارگاه‌ها اثر شگفت‌انگیزی نوشته می‌شود که نشان می‌دهد نویسنده خوبی است؛ اما نویسنده حرفه‌ای هم داریم که کتاب چهارم و پنجمشان کم‌رمق و اثر ضعیفی است. اگر اثر ضعیف باشد مخاطب درک می‌کند. هر ژانر مخاطب خود را دارد و اگر خوب باشد، حتماً دیده می‌شود.

مریم حسینیان ارتباط خود با مخاطب را عالی می‌داند و با بیان اینکه صفحات مجازی‌اش کاملاً خصوصی است، گفت: در دوران کرونا دو کتاب «بانو گوزن» و «نئوهاوکینگ‌ها» منتشر کردم، دو کتاب با دو سبک متفاوت؛ خب دو سال است درگیر بیماری بودم و «نئوهاوکینگ‌ها» هم روایت این بیماری‌ام است و در این دو سال نمی‌توانستم در جلسه‌ای حضور فیزیکی داشته باشم و همه ارتباط‌هایم مجازی بود و ارتباط خوبی با مخاطبان خود گرفتم. من برای همه مخاطبانم احترام قائلم و جز نویسنده‌هایی هستم که پاسخ تمامی پیام‌ها را می‌دهم. واکنش مخاطبانم برایم مهم است. برایم مهم است که مخاطبانم درباره کتاب‌هایم چه نظری دارند و از جمع‌بندی نظرها استفاده کرده‌ام.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • ادبیات فارسی بر قله جهان + فیلم
  • عرضه «پرونده مختارنامه» در نمایشگاه کتاب تهران
  • «چشم‌ها تنها برای دیدن نیستند»
  • بیش از ۵۰ حافظ در شهرستان بوشهر فعال است
  • چهارمین پیش‌نشست دوازدهمین همایش فلسفۀ دین معاصر در دانشگاه بین المللی مذاهب اسلامی
  • سرگذشت فارسی‌زبانان آسیای میانه /نگاهی به کتاب «تاریخ تاجیکان ورارود»
  • مردم تخلفات مربوط به صیانت از زبان پارسی را گزارش بدهند
  • شعر فارسی فلسطین به دست عرب زبانان نمی‌رسد
  • ۱۳ کتاب پرفروش شعر در نمایشگاه کتاب
  • بحران ادبیات داریم